آقای خاندوزی؛ از تجربه مالیات بر ارزش افزوده درس بگیرید/ مصائب تولید و اقتصاد زیرزمینی بیشتر نشود
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۵۵۸۳۸
به گزارش تابناک اقتصادی؛ اولین قدم برای قریب به تمام اصلاحات از شفافیت آغاز میشود. این شفافیت قطعا در نظام مالیاتی نیز ضروری است، اما ملاحظاتی دارد که باید به آن توجه شود. اگر این ملاحظات صورت نگیرد ممکن است سامانه مودیان نیز مانند مالیات بر ارزش افزوده به بخشی از مصائب تولید و نظام مالیاتی بدل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدعلی طاهریمهر، کارشناس مسائل مالیاتی در رابطه با اینکه آیا سامانه مودیان در نظام مالیاتی ایران تاثیری دارد یا خیر به تابناک اقتصادی گفت: اولین قدم برای هر تغییر و اصلاحی شناخت وضع موجود و ایجاد شفافیت است. طبیعتا نظام مالیاتی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و باید به سمت شفافیت هر چه بیشتر برود. سامانه مودیان هم در خصوص اینکه شفافیت ایجاد میکند، گام موثری است که اگر ملاحظاتی را رعایت نکند، خود معضل بزرگی میشود.
در ابتدا بگذارید از مالیات بر ارزش افزوده شروع کنیم. مالیات بر ارزش افزوده نیز با هدف شفافیت و کنترل جریان کالا ایجاد شد، اما به دلایلی خود سبب گسترش اقتصاد پنهان و زیرزمینی شد. زیرا با توجه به ساختار اقتصادی ایران که بخشی از زنجیره ایجاد ارزش مخفی بود و عملا امکان دریافت فاکتور رسمی و... کم میشد، ایجاد نظام مالیاتی مثل مالیات بر ارزش افزوده معلوم بود که با مشکل مواجه میشود. حتی پروفسور بکهوس که با دعوت مرکز پژوهشهای مجلس در دهه ۷۰ به ایران آمده بود نیز در رابطه با سوالی در مورد امکان ایجاد مالیات بر ارزش افزوده گفته بودند که این امکان در ایران وجود ندارد. دیده میشود که مالیات بر ارزش افزوده که با هدف شفافیت و کنترل جریان کالا بوجود آمده بود بدون یک شناخت درست خود به معضلی تبدیل شده است.
وی افزود: در رابطه با سامانه مودیان نیز همین است. اصولا وقتی شما قرار است یک پایه مالیاتی را اضافه کنید یا نحوه اخذ آن را تغییر بدهید باید با مطالعه رفتار بازار این کار را انجام دهید. رفتار بازاریان امین حضور و عقبنشینی مجموعه وزارت اقتصاد و سازمان امور مالیاتی نشان داد که این رفتارشناسی به خوبی صورت نگرفته بود.
طاهریمهر گفت: اگر نظام مالیاتی بنا دارد تا پایه مالیاتی را گسترش دهد باید این گسترش را با کاهش نرخ جبران کند در غیر اینصورت این گسترش پایه مالیاتی که بدون کاهش نرخ بوده خود سبب فرار مالیاتی میشود که با توجه به رواج شبه پول، سند عادی و فرهنگ مالیاتگریزی در ایران اصلا هم بعید نیست که این خود سبب افزایش اقتصاد پنهان میشود.
در واقع گستردهترین پایههای مالیاتی با کمترین نرخهای مالیاتی ممکن است. اما در سامانه مودیان تا به اینجا که اینگونه نبوده است و سازمان مالیاتی در گامهای ابتدایی اجرایی که در نهایت تکمیل کننده سامانه مودیان خواهد بود، به گفته افراد فعال در پژوهش حوزه مالیاتی قصد داشت ۱۷ هزار میلیارد تومان مالیات مشاغل سال ۱۴۰۰ را به یکباره به مبلغ ۱۳۵ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱ افزایش دهد که طبیعتا با واکنش بازار روبرو میشود. این قبیل اقدامات بدون اقناع مردم و مشاغل خود در آینده سبب بیاعتمادی نیز میشود.
کارشناس مسائل مالیاتی در پایان گفت: در نهایت اینکه این ملاحظات مربوط به پایه و نرخ مالیاتی اگر همراه با اقناعسازی درست نباشد و به یکباره به دنبال افزایش درآمد و نگاه درآمدی دولت باشد، درآینده باید مصائب سامانه مودیانی که میتوانست خوب باشد را هم به مصائب مالیات بر ارزش افزوده اضافه کنیم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مصطفی تاجزاده اسکوچیچ حمید نوری مازیار لرستانی مذاکرات آستانه سامانه مودیان مودیان مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده خاندوزی وزیر اقتصاد مصطفی تاجزاده اسکوچیچ حمید نوری مازیار لرستانی مذاکرات آستانه مالیات بر ارزش افزوده سامانه مودیان نظام مالیاتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۵۵۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را توضیح میدهد؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی از عوامل این اختلاف است. اما یک پاسخ سرراستتر نیز وجود دارد که از پاسخهای قبلی نیز سادهتر است؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشالتایمز در ۲۴آوریل گفت:
به گزارش دنیای اقتصاد؛ «آمریکاییها سختتر کار میکنند.» با این حال به نظر میرسد دورکاری موجب میشود تا کارمندان آمریکایی با وجود برخی ظرافتها و تفاوتها، اندکی اروپاییتر شوند. بر این اساس دورکاری موجب شده تا آمریکاییها کمتر در محل کار حضور داشته باشند؛ اما همزمان با حضور در یک مکان تفریحی، از امتیاز دورکاری بهره ببرند.
در ذهن افراد، کلیشههای اقتصادی مشهوری وجود دارد که عمدتا نادرست هستند؛ اما یکی از استثناها مربوط به این باور است که آمریکاییها ثروتمندترند؛ چون بیشتر کار میکنند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را میسازند؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی.
اما یک توضیح تقریبا ساده وجود دارد که چندان بیراه نیست؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشال تایمز در ۲۴آوریل اعلام کرد: آمریکاییها سختتر از اروپاییها کار میکنند. در واقعیت، اعداد نیز این ادعا را تایید میکنند. بر اساس دادههای OECD، بهطور متوسط آمریکاییها ۱۸۱۱ ساعت در سال کار میکنند.
این عدد ۱۵درصد بیشتر از ساعات کار شهروندان اتحادیه اروپا است که میانگین ۱۵۷۱ساعت در سال کار میکنند. این تفاوت فقط محدود به این نیست که اروپاییها چند هفته بیشتر از آمریکاییها را در ساحل بگذرانند. طبق اعلام سازمان بینالمللی کار، روز کاری در بریتانیا، فرانسه و آلمان نیم ساعت کمتر از آمریکا است.
فراغت بهتر است یا ثروت؟با مشاهده این تفاوتها، سوالی که به ذهن میرسد این است کدامیک شیوه بهتری برای زیستن است، پول بیشتر یا وقت آزادتر؟ واقعیت این است که انتخاب سختی برای افراد است. کسانی که در آمریکا هستند طبق برنامههای آمریکایی کار میکنند. کسانی که در اروپا هستند با هنجارهای اروپایی مطابقت دارند.
در واقع سوال کلیدیتر این است که چرا آمریکاییها ساعات بیشتری را کار میکنند. پاسخ به این سوال به یک مشاهده عجیب و جدید منتهی میشود؛ دورکاری موجب شده تا کارمندان گلادیاتور آمریکایی بیشتر شبیه همتایان اروپایی خود شوند.
نخستین حدس نشان میدهد که فرهنگ ممکن است دلیل تغییر ساعات کار باشد. شاید اروپاییها از اوقات فراغت خود بیشتر لذت ببرند. آنها در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت، با شهرهای زیبا، لذتهای آشپزی، کوههای ناهموار و خیلی چیزهای دیگر احاطه شدهاند و تنها یک مسافرت با قطار یا پرواز با تخفیف با آنها فاصله دارند.
ممکن است آمریکا صرفا جذابیتهای کمتری برای ارائه به مسافران داشته باشد و هرآنچه که دارد نیز در پهنه جغرافیایی بسیار بزرگتری پراکنده شده است که تا حدودی توضیح میدهد که چرا اروپا سالانه حدود ۱۵۰میلیون گردشگر، معادل دو برابر آمریکا، از خارج از کشور جذب میکند. نظرسنجیها نشان میدهد که آمریکاییها کار سخت را به خودی خود ارزشمند میدانند. در نهایت این «فردگرایی زمخت» چیزی است که آمریکا را ساخته است.
چوب مالیات بر سر اروپااما مشکل اینکه مساله را در تفاوت فرهنگ خلاصه کنیم این است که تا اوایل دهه۱۹۷۰ بسیاری از اروپاییها بیشتر کار میکردند. ساعات کار در آمریکا همچنان مشابه آن زمان است. تغییر بزرگ این است که اروپاییها اکنون کمتر زحمت میکشند. در نیم قرن گذشته، ساعات کاری در آلمان ۳۰درصد کاهش یافته است.
چیزی فراتر از فرهنگ در حال اثرگذاری است. ادوارد پرسکات، اقتصاددان آمریکایی، به یک نتیجه جنجالی رسید و استدلال کرد که کلید اصلی این معما مالیات است. تا اوایل دهه۱۹۷۰، سطح مالیات در آمریکا و اروپا مشابه بود و ساعات کار نیز به همین ترتیب در یک سطح قرار داشت.
در اوایل دهه۱۹۹۰، مالیاتها در اروپا افزایش یافته بود و به نظر پرسکات، نیروی کار قاره سبز انگیزه کمتری برای کار داشتند. امروزه شکاف قابل توجهی وجود دارد؛ درآمد مالیاتی آمریکا ۲۸درصد تولید ناخالص داخلی است؛ درحالیکه این عدد در اروپا حدود ۴۰درصد است.
اما اثرگذاری مالیات بر عرضه کار چندان ساده نیست. برخی از کارگران ممکن است با توجه به این که میتوانند پول بیشتری را به خانه ببرند، با عرضه ساعات کار طولانیتر به سطوح کمتر مالیات پاسخ دهند. در مقابل، دیگران ممکن است تصمیم بگیرند که درآمد اضافی پس از مالیات به آنها امکان میدهد کمتر کار کنند و همچنان از سبک زندگی مطلوب خود لذت ببرند.
یک مطالعه اخیر توسط یوزف سیگوردسون از دانشگاه استکهلم بررسی کرد که در دوران اصلاح نظام مالیاتی در سال۱۹۸۷، کارگران ایسلندی چگونه به یک سال تعطیلی مالیات بر درآمد واکنش نشان دادند. اگرچه افرادی که انعطافپذیری بیشتری داشتند؛ بهویژه افراد جوانتر در مشاغل پارهوقت واقعا ساعات بیشتری را صرف کار کردند، افزایش کلی ساعات کار نسبت به آنچه مدل پرسکات میگفت ناچیز بود.
مقررات تاثیرگذار استبه نظر میرسد در تعیین میزان عرضه نیروی کار، مقررات اهمیت بیشتری دارد. قوانین اروپا به کارگران قدرت زیادی میدهد و مواردی، چون سیاستهای سخاوتمندانه مرخصی والدین و قوانین سختگیرانهتر در مورد اخراج کارکنان را دربرمیگیرد.
بسیاری از کشورهای اروپایی سعی میکنند برای زمان کاری محدودیتهایی قائل شوند، مثلا فرانسه هفته کاری را ۳۵تعریف کرده است. این سقفها تا حدودی نادرست بودهاند و نتوانستند آنطور که طرفداران آن میخواستند، اشتغال را افزایش دهند. آنها همچنین حفرههای زیادی دارند. با این حال اکثر مطالعات تایید میکنند که این مقررات ساعات کاری را کاهش دادهاند.
پول همهچیز نیسترابطه مهم دیگر این است که با ثروتمندتر شدن افراد، معمولا آنها میخواهند کمتر کار کنند. مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که در اروپا، میان سرانه تولید ناخالص داخلی و ساعات کار ارتباط قوی وجود دارد. مردم کشورهای ثروتمندتر مانند هلند معمولا کمتر از کشورهای فقیرتر مانند بلغارستان کار میکنند.
با این حال، این سوال همچنان باقی است: آمریکاییها از بسیاری از اروپاییها ثروتمندتر هستند، پس چرا آنها همچنان بیشتر کار میکنند؟ شاید اوقات فراغت یک مساله کنش جمعی باشد. آمریکاییها ممکن است بخواهند از روسای خود مرخصیهای طولانیتر بگیرند؛ اما نگران هستند که بهعنوان افراد تنبل دیده شوند.
مقالهای در سال۲۰۰۵ توسط آلبرتو آلسینا از دانشگاه هاروارد و همکارانش استدلال کرد که اتحادیههای قویتر اروپا در واقع این مشکل اقدام جمعی را با مبارزه برای مرخصی با حقوق حل کردند که درنهایت قانون شد. آمریکا، با وجود اتحادیههای ضعیفتر، یکی از معدود کشورهایی است که مرخصی با حقوق اجباری ندارد.
دورکاری کار خود را میکندیکی از پیشرفتهای جدید و جذاب، اختلاف در ساعات دورکاری است. در سال ۲۰۲۳، نظرسنجی جهانی از نهادهای کاری نشان داد که کارمندان تمام وقت در آمریکا ۱.۴ روز در هفته از خانه کار میکنند؛ درحالیکه در اروپا ۰.۸ روز این کار را انجام میدهند. استفاده از این تقسیم بندی، بر دادههای ساعات کاری گردآوریشده توسط OECD نتیجه قابل توجهی به همراه دارد:
اروپاییها و آمریکاییها اکنون تقریبا به یک اندازه در محل کار، معادل ۱۳۰۰ساعت وقت میگذرانند. به عبارت دیگر، ۱۵درصد اضافی از کاری که آمریکاییها سالانه انجام میدهند، اکنون از خانههای خودشان یا گاهی اوقات در ساحل و شاید از یک شهر در اروپا انجام میشود. آمریکاییها همچنان سختتر کار میکنند، اما لذتبخشتر از گذشته این کار را انجام میدهند.